English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (8377 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
yee jupkki U ضربه پا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
click U ضربه زدن
clicked U ضربه زدن
clicks U ضربه زدن
spike U ضربه زدن یا مجروح کردن کسی با میخ ته کفش
tee U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tempo U سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
tempos U سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
trauma U ضربه روحی روان اسیب
traumas U ضربه روحی روان اسیب
scoop U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooped U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooping U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoops U شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
butt U ضربه زدن
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه زدن
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه زدن
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
join U ضربه زدن
joined U ضربه زدن
joins U ضربه زدن
abrasion U خردشدن در اثر ضربه سائیدگی
abrasions U خردشدن در اثر ضربه سائیدگی
strike U ضربه زدن
strike U اعتصاب ضربه
strike U حمله ضربه زدن به دشمن
strikes U ضربه زدن
strikes U اعتصاب ضربه
strikes U حمله ضربه زدن به دشمن
loft U ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
lofts U ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
flight U پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
cut U ضربه قوس دارپرتاب به پشت میله ها
cut U فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts U ضربه قوس دارپرتاب به پشت میله ها
cuts U فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
pop U ضربه
popped U ضربه
pops U ضربه
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approached U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approaches U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
fat U ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fats U ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fatter U ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fattest U ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
clear U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
left U ضربه چپ
gird U ضربه شدید
play U ضربه به توپ
played U ضربه به توپ
playing U ضربه به توپ
plays U ضربه به توپ
pull U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pulls U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
high U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
highest U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
highs U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
hit U ضربه زدن زدن
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits U ضربه زدن زدن
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting U ضربه زدن زدن
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
connect U ضربه موفق در پایگاه دوم
connect U ضربه کارساز
connects U ضربه موفق در پایگاه دوم
connects U ضربه کارساز
bean U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
beans U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
batting U ضربه زدن به توپ
bow U ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bowed U ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bowing U ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bows U ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
shot U ضربه
shots U ضربه
sock U ضربه مشت زدن یکراست
backstroke U ضربه باپشت دست
knockout U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockout U ضربه فنی کردن از پا در اوردن
knockouts U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockouts U ضربه فنی کردن از پا در اوردن
KO U ضربه فنی
KO's U ضربه فنی
overshoot U ابر ضربه
overshooting U ابر ضربه
Other Matches
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
shocks U ضربه
butt joint U ضربه
stroke U ضربه
double kick U دو ضربه پی در پی
strokes U ضربه
stroking U ضربه
blows U ضربه
antiknock U ضد ضربه
strikeless U بی ضربه
surges U ضربه
surged U ضربه
sole trap U ضربه با کف پا
surge U ضربه
butting U ضربه با سر
sole kick U ضربه با کف پا
slugger U ضربه زن
sole of the foot kick U ضربه با کف پا
blow U ضربه
shock proof U ضد ضربه
head U ضربه با سر
push U ضربه
impulses U ضربه
pushed U ضربه
pushes U ضربه
hacks U ضربه
brunt U ضربه
interrupter U ضربه گر
hack U ضربه
hacked U ضربه
pulsed U ضربه
impluse U ضربه
impact U ضربه
mishit U ضربه بد
shocked U ضربه
impulse U ضربه
shock U ضربه
impacts U ضربه
kicked U ضربه با پا
kicks U ضربه
thudded U ضربه
thud U ضربه
thudding U ضربه
shockproof U ضد ضربه
thuds U ضربه
bonks U ضربه بر سر
bonking U ضربه بر سر
kick U ضربه
kicks U ضربه با پا
kick U ضربه با پا
kicked U ضربه
kicking U ضربه با پا
kicking U ضربه
bonked U ضربه بر سر
flapped U ضربه
whang U ضربه
flaps U ضربه
flap U ضربه
pulse U ضربه
tits U ضربه
collisions U ضربه
collision U ضربه
stroked U ضربه
bonk U ضربه بر سر
tit U ضربه
impluse ratio U نسبت ضربه
drumbeats U ضربه طبل
foundamental blow U ضربه کارساز
belted U ضربه محکم
skull U ضربه به سر بازیگر
jar U ضربه زدن
drive U ضربه از پایین
toss U ضربه بلند
tossed U ضربه بلند
skulls U ضربه به سر بازیگر
tosses U ضربه بلند
tossing U ضربه بلند
foul blow U ضربه خطا
foozle U ضربه ناشیانه
drive U ضربه درایو
drives U ضربه از پایین
drives U ضربه درایو
clump U ضربه سنگین
shock U ضربه تکان
impluse regenerator U بازیاب ضربه
belts U ضربه محکم
impact chisel قلم ضربه ای
hammer U ضربه زدن
percussion U ضربه زدن
flip shot U ضربه با استفاده از مچ
flutter kick U ضربه پا در کرال
four quarter hold U ضربه فنی
shock waves U موج ضربه
shock wave U موج ضربه
shock absorber U ضربه گیر
shock absorber U ضربه پذیر
impact coefficient U ضریب ضربه
lashes U ضربه شلاق
impact effect U اثر ضربه
impluse U ضربه ولتاژ
concussion U ضربه مغزی
lash U ضربه شلاق
impact factor U ضریب ضربه
impluse U ضربه جریان
lashes U ضربه مژگان
impact test U ازمایش ضربه
lashed U ضربه شلاق
lashed U ضربه مژگان
shock absorbers U ضربه پذیر
shock absorbers U ضربه گیر
drumbeat U ضربه طبل
free hit U ضربه ازاد
hammer blow U ضربه قوچ
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
slats U ضربه شدید
slat U ضربه شدید
coinage U ضربه سکه
jars U ضربه زدن
jarred U ضربه زدن
horryo chagi U ضربه کشش پا
ignition pulse U ضربه احتراق
impact acceleration شتاب ضربه ای
belt U ضربه محکم
bumpers U ضربه گیر
compression stroke U ضربه تراکم
slashed U ضربه سریع
slashes U ضربه سریع
finishing blow U ضربه اخر
c. degrace U ضربه مرگ
c. degrace U ضربه اخر
butt stroke U ضربه با ته قنداق
jolt U تکان ضربه
brisance U ضربه انفجاری
slash U ضربه سریع
finishing blow U ضربه مرگ
change beat U تبادل ضربه
color shock U ضربه رنگ
jolting U تکان ضربه
chip shot U ضربه کوتاه
quash U با ضربه زدن
quashed U با ضربه زدن
quashes U با ضربه زدن
exchange of blows U تبادل ضربه
jolted U تکان ضربه
brain concussion U ضربه مغزی
electric shock U ضربه برقی
electric shocks U ضربه برقی
at one blow U بیک ضربه
blast U ضربه انفجار
cherries U ضربه ناموفق
cherry U ضربه ناموفق
whiff U ضربه ناموفق
four U ضربه 4 امتیازی
blasts U ضربه انفجار
lash U ضربه مژگان
atonic interrupter U ضربه گر سست
axial runout U ضربه محوری
picky U ضربه زننده
slugging U ضربه زنی
birth trauma U ضربه تولد
bingle U ضربه پایگاهی
beat of drum U ضربه طبل
bar stop U ضربه میله
backheader U ضربه با عقب سر
pickier U ضربه زننده
pickiest U ضربه زننده
fall U ضربه فنی
clumped U ضربه سنگین
downward travel U ضربه رو به پایین
lollipop U ضربه اسان
lollipops U ضربه اسان
dub U ضربه کم جان
dubbed U ضربه کم جان
dubs U ضربه کم جان
downward travel U ضربه برگشت
downward stroke U ضربه رو به پایین
drop shot U ضربه دراپ
electrolytic interrupter U ضربه گر الکترولیتی
electromagnetic vibration U ضربه گر الکترومغناطیسی
shocked U ضربه تکان
POWs U صدای ضربه
shocks U ضربه تکان
POW U صدای ضربه
clumping U ضربه سنگین
flick kick U ضربه با بیرون پا
first strike U اولین ضربه
exhaust stroke U ضربه خروجی
clumps U ضربه سنگین
down stroke U ضربه رو به پایین
six U ضربه 6 امتیازی
Recent search history Forum search
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
0ضربه به میانه پایین گوی در بیلیارد در انگلیسی چی میشه؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com